Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بال (پرنده و هواپیما و...)
2 . شعبه
3 . گلگیر (اتومبیل)
4 . جناح
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
wing
/wɪŋ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بال (پرنده و هواپیما و...)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
بال
1.The swan flapped its wings noisily.
1. قو بالهایش را با صدا بههم زد.
the plane's wing
بال هواپیما
I could see the plane's wing out of my window.
من میتوانستم بال هواپیما را از پنجرهام ببینم.
wing feathers
پرهای بال
With pale orange beak and blue wing feathers, the bird was unique.
با نوک نارنجی کمرنگ و پرهای بال آبی رنگ، آن پرنده منحصربهفرد بود.
2
شعبه
بخش
1.He's in the new wing of the hospital.
1. او در بخش جدید بیمارستان کار میکند.
2.Our rooms were in the west wing.
2. اتاقهای ما در شعبه غربی بود.
3
گلگیر (اتومبیل)
مترادف و متضاد
fender
1.The wing was damaged in the accident.
1. گلگیر در تصادف آسیب دید.
2.There was a dent in one wing.
2. در یکی از گلگیرها یک غرشدگی بود.
4
جناح
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جناح
1.The radical wing of the party was dissatisfied with the policies.
1. جناح رادیکال حزب از سیاستها ناراضی بود.
2.They're on the left wing of the Labour Party.
2. آنها در جناح چپ حزب کارگر هستند.
تصاویر
کلمات نزدیک
winemaking
winemaker
winegrower
wine waiter
wine vinegar
wing back
wing commander
wing mirror
winged
winger
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان