[صفت]

wooden

/ˈwʊd.ən/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 چوبی

معادل ها در دیکشنری فارسی: چوبی چوبین
مترادف و متضاد made of wood wood woody
  • 1.The house was surrounded by a tall, wooden fence.
    1. (دور تا دور) خانه با پرچینی بلند و چوبی محاصره شده بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان