Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . زیپ
2 . زیپ بستن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
zip
/zɪp/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
زیپ
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زیپ
مترادف و متضاد
zip fastener
zipper
1.My zip's stuck.
1. زیپم گیر کردهاست.
to do up a zip
زیپ را بالا کشیدن
[فعل]
to zip
/zɪp/
فعل گذرا
[گذشته: zipped]
[گذشته: zipped]
[گذشته کامل: zipped]
صرف فعل
2
زیپ بستن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
زیپ چیزی را بالا کشیدن
1.She zipped up her dress.
1. او زیپ پیراهنش را بست.
تصاویر
کلمات نزدیک
zionist
zinnia
zinc
zimmer frame
zimbabwe
zip code
zip down
zip drive
zip fastener
zip up
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان