[اسم]

zone

/zoʊn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ناحیه منطقه

معادل ها در دیکشنری فارسی: بخش حوزه منطقه
مترادف و متضاد area region section sector
  • 1.an earthquake zone
    1. یک ناحیه زلزله خیز
  • 2.The UN Security Council has established a no-fly zone.
    2. شورای امنیت سازمان ملل، ناحیه ی پرواز ممنوعی را مقرر کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان