Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . از میان
2 . از طریق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[حرف اضافه]
a través de
/a tɾaβˈɛs ðˈe/
1
از میان
از وسط
1.Pasa el hilo a través del ojo de la aguja.
1. نخ را از میان سوراخ سوزن رد کن.
2
از طریق
بهوسیله
1.Conseguí el trabajo a través de un amigo de un amigo.
1. شغلم را از طریق دوست یکی از دوستانم به دست آوردم.
کلمات نزدیک
muy
nuestro
me
show
ronda
forma
pensar
ayudar
línea
causa
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان