Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . کشاورزی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la agricultura
/ˌaɣɾikultˈuɾa/
غیرقابل شمارش
مونث
1
کشاورزی
1.Un tercio de la población vive de la agricultura y la ganadería.
1. یک سوم جمعیت از طریق کشاورزی و دامپروری زندگی میکنند.
کلمات نزدیک
adjunto
actualmente
actitud
tardar
solicitante
aplicar
aptitud
astronomía
atropellar
ceremonia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان