[فعل]

aplicar

/ˌaplikˈaɾ/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: apliqué] [حال: aplico] [گذشته: apliqué] [گذشته کامل: aplicado]

1 به کار بردن پیاده کردن

  • 1.Vamos a aplicar un nueva estrategia para obtener mejores resultados.
    1. ما می‌خواهیم برای گرفتن نتایج بهتر یک استراتژی جدید پیاده کنیم.

2 مالیدن زدن

  • 1.Aplica la crema en la zona infectada dos veces al día.
    1. آن کرم را روزی دو بار به محل عفونت‌کرده بمالید.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان