[صفت]

apretado

/ˌapɾetˈaðo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: apretada] [جمع مونث: apretadas] [جمع مذکر: apretados]

1 تنگ

  • 1.Mis pantalones están demasiado apretados después de secarse en la secadora.
    1. بعد از اینکه شلوارم را در خشک‌کن خشک کردم، بسیار برایم تنگ شد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان