Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . زنبور وحشی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la avispa
/aβˈispa/
قابل شمارش
مونث
[جمع: avispas]
1
زنبور وحشی
1.Ayer me picó una avispa y tuve que ir al hospital.
1. دیروز یک زنبور وحشی من را نیش زد و من مجبور شدم که به بیمارستان بروم.
کلمات نزدیک
oruga
saltamontes
libélula
hormiga
mosquito
polilla
abejorro
termita
grillo
mariquita
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان