[اسم]

el mosquito

/mɔskˈito/
قابل شمارش مذکر
[جمع: mosquitos]

1 پشه

  • 1.Desperté con las piernas llenas de picaduras de mosquito.
    1. وقتی که بیدار شدم، پاهایم پر از نیش پشه بود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان