Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . مگس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la mosca
/mˈɔska/
قابل شمارش
مونث
[جمع: moscas]
1
مگس
1.Hay una mosca en la cocina. ¡Atrápala!
1. در آشپزخانه یک مگس است. آن را بگیر!
کلمات نزدیک
halcón
flamenco
urraca
loro
pelícano
mariposa
escarabajo
abeja
mosquito
hormiga
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان