[اسم]

el flamenco

/flamˈɛnko/
قابل شمارش مذکر
[جمع: flamencos]

1 فلامینگو

  • 1.Cuando llega el invierno, los flamencos migran a lugares más cálidos.
    1. وقتی که زمستان می‌شود، فلامینگوها به جاهای گرم‌تر مهاجرت می‌کنند.

2 فلامنکو (نوعی موسیقی اسپانیایی)

  • 1.En Sevilla fuimos a ver un espectáculo de flamenco.
    1. ما در "سویل" به تماشای یک اجرای فلامنکو رفتیم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان