Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . لباسخواب
2 . روپوش کار
3 . روپوش بیمارستانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la bata
/bˈata/
قابل شمارش
مونث
[جمع: batas]
1
لباسخواب
لباس خانه
1.Irma lleva una bata mientras hace los quehaceres.
1. وقتی "ایرما" کارهای خانه را انجام میدهد، لباس خانه به تن دارد.
2
روپوش کار
روپوش سفید
1.Henry lleva una bata cuando pinta.
1. وقتی که "هنری" نقاشی میکشد، روپوش کار میپوشد.
3
روپوش بیمارستانی
1.La enfermera le dio una bata al paciente para usar durante la cirugía.
1. پرستار یک روپوش بیمارستانی به بیمار داد تا در عمل جراحی از آن استفاده کند.
کلمات نزدیک
sujetador deportivo
pijama
media
calcetín
calzoncillo
camisón
lencería
gafas
gafas de sol
paraguas
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان