[اسم]

el beneficio

/bˌenefˈiθjo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: beneficios]

1 سود

  • 1.Puesto que nuestros gastos del año se han cubierto, a partir de ahora todo lo que entre serán puros beneficios.
    1. از آنجایی که امسال تمامی مخارجمان به‌دست آمده، هرچه که از این به بعد به‌دست بیاوریم، سود خالص خواهد بود.

2 مزیت فایده، سود

  • 1.El consumo de esta fruta tiene muchos beneficios para la salud.
    1. مصرف این میوه برای سلامتی فواید زیادی دارد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان