[اسم]

la bolsa

/bˈɔlsa/
قابل شمارش مونث
[جمع: bolsas]

1 بازار بورس بازار سهام و اوراق بهادار

  • 1.Noticias de la bolsa de Brasil sacudieron los mercados internacionales.
    1. اخبار بازار بورس برزیل بازارهای بین‌المللی را متزلزل کرد.

2 کیسه

  • 1.Compré una bolsa de naranjas.
    1. یک کیسه پرتقال خریدم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان