[صفت]

cívico

/θˈiβiko/
قابل مقایسه
[حالت مونث: cívica] [جمع مونث: cívicas] [جمع مذکر: cívicos]

1 وظیفه‌شناس (شهروند) متمدن

  • 1.No hay personas cívicas en esta ciudad y rige la anarquía.
    1. در این شهر هیچ فرد متمدنی وجود ندارد و هرج‌ومرج حاکم است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان