Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . کاتر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el Cúter
/kˈutɛɾ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: cúteres]
1
کاتر
تیغ موکتبری
1.Utilicé un cúter para abrir la caja de cartón.
1. من از یک کاتر استفاده کردم تا در جعبه مقوایی را باز کنم.
کلمات نزدیک
nivel
andamio
espátula
ladrillo
taladro
llave
gafas de seguridad
alambre
serrucho
cinta aislante
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان