[اسم]

la llave

/ʎˈaβe/
قابل شمارش مونث
[جمع: llaves]

1 آچار

  • 1.¿No has visto la llave que dejé sobre la mesa de trabajo?
    1. آچاری که روی میز کار گذاشتم را ندیده‌ای؟

2 کلید

  • 1.Creo que se me olvidó la llave de la casa en el gimnasio.
    1. فکر کنم که کلید خانه را در باشگاه جا گذاشتم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان