Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . صندوقدار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el cajero
/kaxˈɛɾɔ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: cajeros]
[مونث: cajera]
1
صندوقدار
1.Al cajero se le olvidó cobrarme estas manzanas.
1. صندوقدار فراموش کرد که پول این سیبها را با من حساب کند.
کلمات نزدیک
sastre
joyero
agente inmobiliario
agente de viajes
carnicero
cartero
recepcionista
orbrero
carpintero
electricista
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان