Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . برقکار
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el electricista
/ˌelektɾiθˈista/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: electricistas]
[مونث: electricista]
1
برقکار
تکنیسین برق
1.Voy a contratar a un electricista para que reemplace la instalación eléctrica de este edificio.
1. من میخواهم یک برقکار بگیرم تا سیمکشی این ساختمان را عوض کند.
کلمات نزدیک
carpintero
orbrero
recepcionista
cartero
cajero
fontanero
mecánico
limpiador
jardinero
pescador
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان