Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . نیروگاه برقآبی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la central hidroeléctrica
/θɛntɾˈal ˌiðɾoelˈɛktɾika/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Centrales hidroeléctricas]
1
نیروگاه برقآبی
1.Trabaja en una central hidroeléctrica.
1. او در یک نیروگاه برقآبی کار میکند.
کلمات نزدیک
avenida
planta depuradora
línea de alta tensión
presa
tapa de registro
planta de energía nuclear
parque eólico
martillo
clavo
destornillador
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان