Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . درس
2 . کلاس
3 . دانشآموزان کلاس
4 . گونه
5 . درجه
6 . درجه
7 . طبقه (اجتماعی)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la clase
/klˈase/
قابل شمارش
مونث
[جمع: clases]
1
درس
ارائه، کنفرانس
1.¿A qué hora empieza la clase de álgebra?
1. کنفرانس جبر ساعت چند شروع میشود؟
2
کلاس
مترادف و متضاد
aula
1.La maestra le pidió que se retirara de la clase.
1. معلم از او خواست که کلاس را ترک کند.
3
دانشآموزان کلاس
کلاس
1.Toda la clase reprobó el examen.
1. تمام دانشآموزان کلاس امتحان را رد شدند.
4
گونه
نوع
1.No me gusta esta clase de flores.
1. من از این گونه گل خوشم نمیآید.
5
درجه
کلاس
(el clase)
1.Siempre viaja en clase preferente.
1. او همیشه با کلاس تجاری سفر میکند.
6
درجه
1.Nos sirvieron un vino tinto de primera clase.
1. آنها به ما یک شراب سرخ درجه یک دادند.
7
طبقه (اجتماعی)
قشر
1.Fernández viene de una familia de clase media.
1. "فرناندز" اهل یک خانواده از قشر متوسط است.
کلمات نزدیک
gravedad
fuerza
mililitro
onza
libra
cantina
beca
ceremonia de graduación
sala de clases
licenciatura
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان