[اسم]

la licenciatura

/lˌiθɛnθjatˈuɾa/
قابل شمارش مونث
[جمع: licenciaturas]

1 کارشناسی لیسانس

  • 1.Tengo pensado obtener la licenciatura en Psicología.
    1. دارم فکر می‌کنم که لیسانسم را در (رشته) روان‌شناسی بگیرم.

2 مدرک دانشگاهی

  • 1.Mi padre tiene una licenciatura en economía.
    1. پدرم در (رشته) اقتصاد مدرک دانشگاهی دارد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان