[اسم]

el grado

/ɡɾˈaðo/
قابل شمارش مذکر
[جمع: grados]

1 مدرک مدرک دانشگاهی

  • 1.El tío de mi esposa tiene el grado de doctor.
    1. عموی همسرم مدرک دکترا دارد.

2 درجه

  • 1.Hoy se espera una temperatura máxima de 28 grados y una mínima de 15.
    1. برای امروز حداکثر دمای بیست و هشت درجه و حداقل دمای پانزده درجه انتظار می‌رود.

3 درجه (روابط خانوادگی)

  • 1.Gerardo y Fernanda son primos del segundo grado. Comparten bisabuelos.
    1. "خراردو" و "فرناندا" عموزاده درجه دو هستند. پدرجد آنها یکی است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان