[اسم]

la cobertura

/kˌoβɛɾtˈuɾa/
غیرقابل شمارش مونث

1 پوشش (خدمات)

  • 1.Médicos voluntarios brindan asistencia gratuita a niños sin cobertura médica.
    1. پزشکان داوطلب بچه‌هایی که تحت پوشش بیمه نیستند را رایگان درمان می‌کنند.

2 آنتن (موبایل و...)

  • 1.La comunicación se cortó porque me quedé sin cobertura.
    1. ارتباط قطع شد، زیرا من آنتنم رفت.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان