Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . پوشش (خدمات)
2 . آنتن (موبایل و...)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la cobertura
/kˌoβɛɾtˈuɾa/
غیرقابل شمارش
مونث
1
پوشش (خدمات)
1.Médicos voluntarios brindan asistencia gratuita a niños sin cobertura médica.
1. پزشکان داوطلب بچههایی که تحت پوشش بیمه نیستند را رایگان درمان میکنند.
2
آنتن (موبایل و...)
1.La comunicación se cortó porque me quedé sin cobertura.
1. ارتباط قطع شد، زیرا من آنتنم رفت.
کلمات نزدیک
arreglar
tasa
reciclaje
previsión
predominar
coger el sueño
consulta
convertir
cualificado
cuidar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان