[فعل]

contaminar

/kˌɔntaminˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: contaminé] [حال: contamino] [گذشته: contaminé] [گذشته کامل: contaminado]

1 آلوده کردن

  • 1.Muchas de esas fábricas han emitido gases que contaminaban la atmósfera.
    1. اکثر آن کارخانه‌ها گازهایی منتشر کرده‌اند که جو را آلوده کرده‌اند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان