Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . کرپ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el crêpe
/kɾˈepe/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: crepes]
1
کرپ
(نوعی پنکیک نازک)
1.No he almorzado, así que creo que se me antoja más un crepe salado.
1. من ناهار نخوردهام، برای همین فکر کنم که بیشتر دلم یک کرپ نمکی میخواهد.
کلمات نزدیک
tarta de queso
crema pastelera
pudín
brownie
dona
croissant
panqueque
gofre
pastel de manzana
malvavisco
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان