Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . وافل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el gofre
/ɡˈɔfɾe/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: gofres]
1
وافل
(نوعی نان ترد و شیرین)
1.Cuando fui a Bélgica me comí unos deliciosos gofres con chocolate.
1. وقتی به بلژیک رفتم، چند وافل شکلاتی خوشمزه خوردم.
کلمات نزدیک
panqueque
croissant
crêpe
tarta de queso
crema pastelera
pastel de manzana
malvavisco
goma de mascar
regaliz
algodón de azúcar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان