[اسم]

el criminal

/kɾˌiminˈal/
قابل شمارش مذکر
[جمع: criminales] [مونث: criminal]

1 مجرم

  • 1."Soy un criminal, pero aún así merezco ser tratado como un ser humano," dijo el convicto.
    1. متهم گفت: «من مجرم هستم، اما هنوز هم مستحق هستم که مانند یک انسان با من برخورد بشود.»
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان