Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . روز پدر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el Día del Padre
/dˈia ðel pˈaðɾe/
غیرقابل شمارش
مذکر
1
روز پدر
1.Javier le regaló una bufanda a su papá el Día del Padre.
1. "خاویر" برای روز پدر یک شال به پدرش هدیه داد.
کلمات نزدیک
día de los santos inocentes
día de los enamorados
día de la madre
día de la hispanidad
corrida
disfrazar
estar de vacaciones
gastar bromas
mazapán
nochebuena
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان