Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . توصیف
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la descripción
/dˌeskɾipθjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: descripciones]
1
توصیف
شرح
1.La descripción del hombre que busca la policía coincide con el hombre que vi salir de la tienda.
1. توصیف مردی که پلیس در جستجوی آن است با مردی که من در حال خروج از فروشگاه دیدم مطابقت دارد.
کلمات نزدیک
primacía
subjetivo
simbólico
emotivo
reflejar
realidad
soledad
miseria
existencial
invadir
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان