[اسم]

el dibujo

/diβˈuxo/
غیرقابل شمارش مذکر

1 طراحی (فعالیت هنری)

  • 1.Nunca he sido muy buena para el dibujo, pero estoy tomando un curso.
    1. من هرگز در طراحی خوب نبوده‌ام، اما الان به کلاس می‌روم.

2 طراحی نقاشی

  • 1.Ese dibujo hermoso en el refrigerador es el trabajo de mi sobrina.
    1. این طراحی زیبا روی یخچال کار خواهرزاده‌ام است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان