[اسم]

la pintura

/pintˈuɾa/
غیرقابل شمارش مونث

1 نقاشی

  • 1.La pintura es una de sus aficiones favoritas.
    1. نقاشی یکی از سرگرمی‌های موردعلاقه او است.

2 رنگ

  • 1.Tenemos que mezclar las pinturas para lograr el color deseado.
    1. برای به‌دست‌آوردن رنگ دلخواه باید رنگ‌ها را باهم ترکیب کنیم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان