Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . رهبر ارکستر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el director de orquesta
/dˌiɾɛktˈɔɾ ðe ɔɾkˈesta/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: directores de orquesta]
[مونث: directora de orquesta]
1
رهبر ارکستر
1.Cuando entró el director de orquesta, se apagaron las luces y empezó la música.
1. وقتی رهبر ارکستر وارد شد، برقها خاموش و موسیقی شروع شد.
کلمات نزدیک
músico
actriz
actor
reportero
árbitro
cantante
artista
diseñador
modelo
dj
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان