Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . گزارشگر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el reportero
/rˌepɔɾtˈɛɾɔ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: reporteros]
[مونث: reportera]
1
گزارشگر
1.Un reportero de televisión puede especializarse en cubrir las noticias locales, la política, el crimen o los deportes.
1. یک گزارشگر تلویزیونی میتواند در زمینه پوشش اخبار محلی، سیاسی، جنایی و ورزشی متخصص شود.
کلمات نزدیک
árbitro
porrista
entrenador
fotógrafo
monje
actor
actriz
músico
director de orquesta
cantante
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان