Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . راهب
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el monje
/mˈɔŋxe/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: monjes]
[مونث: monja]
1
راهب
1.Viajó a China y se convirtió en un monje zen.
1. او به چین سفر کرد و راهب (مکتب) "ذن" شد.
کلمات نزدیک
monja
sacerdote
guardaespaldas
propietario
conductor
fotógrafo
entrenador
porrista
árbitro
reportero
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان