Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . کشیش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el sacerdote
/sˌaθɛɾðˈote/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: sacerdotes]
1
کشیش
1.El sacerdote los declaró marido y mujer.
1. کشیش آنها را زن و شوهر اعلام کرد.
کلمات نزدیک
guardaespaldas
propietario
conductor
taxista
conductor de autobús
monja
monje
fotógrafo
entrenador
porrista
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان