[صفت]

discapacitado

/dˌiskapˌaθitˈaðo/
قابل مقایسه
[حالت مونث: discapacitada] [جمع مونث: discapacitadas] [جمع مذکر: discapacitados]

1 معلول ناتوان

  • 1.Los atletas discapacitados también tienen su propia versión de los Juegos Olímpicos.
    1. ورزشکاران معلول هم گونه‌ای از بازی‌های المپیک مخصوص به خودشان را دارند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان