Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . بحث کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
discutir
/dˌiskutˈiɾ/
فعل ناگذر
[گذشته: discutí]
[حال: discuto]
[گذشته: discutí]
[گذشته کامل: discutido]
صرف فعل
1
بحث کردن
جروبحث کردن
1.Mi hermano y su esposa discuten todo el tiempo.
1. برادرم و همسرش همیشه جروبحث میکنند.
کلمات نزدیک
diagnóstico
deprimente
dependencia
darse cuenta
cuidar
disminuir
distraído
dudar
efervescente
emergencias
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان