Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . تا کردن
2 . خم کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
doblar
/dɔβlˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: doblé]
[حال: doblo]
[گذشته: doblé]
[گذشته کامل: doblado]
صرف فعل
1
تا کردن
1.Dobla el papel por la mitad.
1. کاغذ را از وسط تا کن.
2
خم کردن
1.El músculo bíceps se flexiona cuando doblas el brazo.
1. وقتی بازویت را خم میکنی، ماهیچه دوسر بازو کشیده میشود.
کلمات نزدیک
distribuir
de cuchara
cotidiano
convivencia
confuso
doméstico
encuestado
enumerar
esfuerzo
fregar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان