Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . روزانه
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
cotidiano
/kˌotiðjˈano/
غیرقابل مقایسه
[حالت مونث: cotidiana]
[جمع مونث: cotidianas]
[جمع مذکر: cotidianos]
1
روزانه
مترادف و متضاد
diario
1.La práctica cotidiana del yoga puede disminuir el estrés.
1. تمرین روزانه یوگا میتواند استرس را کاهش دهد.
کلمات نزدیک
convivencia
confuso
colaborar
basura
barrer
de cuchara
distribuir
doblar
doméstico
encuestado
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان