Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . نمادین
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
emblemático
/ˌemblemˈatiko/
قابل مقایسه
[حالت مونث: emblemática]
[جمع مونث: emblemáticas]
[جمع مذکر: emblemáticos]
1
نمادین
مترادف و متضاد
característico
1.José siempre hace fotos de los lugares más emblemáticos de las ciudades que visita.
1. "خوزه" همیشه از نمادینترین مکانهای شهرهایی که میبیند، عکس میگیرد.
کلمات نزدیک
disponible
desesperar
desarrollado
dejar huella
definido
época
esclavitud
extender
fenomenal
implicar
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان