[اسم]

el empobrecimiento

/ˌempɔβɾˌeθimjˈɛnto/
غیرقابل شمارش مذکر

1 تضعیف تحلیل‌رفتگی

  • 1.El empobrecimiento del país lo llevó a una crisis económica.
    1. تضعیف کشور آن را به بحران اقتصادی کشاند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان