[اسم]

el enfado

/ɛmfˈaðo/
غیرقابل شمارش مذکر

1 خشم عصبانیت

  • 1.Cuando perdí mi alianza, el enfado de mi marido duró días.
    1. وقتی که حلقه ازدواجم را گم کردم، عصبانیت شوهرم روزها طول کشید.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان