Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . مقایسه کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
equiparar
/ˌekipaɾˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: equiparé]
[حال: equiparo]
[گذشته: equiparé]
[گذشته کامل: equiparado]
صرف فعل
1
مقایسه کردن
1.Rompí con Blas porque siempre me equiparaba con su ex.
1. من با "بلاس" به هم زدم، زیرا همیشه من را با دوستدختر سابقش مقایسه میکرد.
کلمات نزدیک
comprobar
risa
maravilla
posible
común
señorita
distante
llenar
unidad
potencia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان