Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . رسوایی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el escándalo
/eskˈandalo/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: escándalos]
1
رسوایی
آبروریزی
1.Su romance extramarital fue un terrible escándalo que causó su ruina moral.
1. روابط خارج از ازدواج او یک رسوایی وحشتناک بود که تباهی اخلاقی او را به همراه داشت.
کلمات نزدیک
difundir
cultural
cotilleo
correo urgente
correo certificado
exclusiva
medio de información
publicidad
revista del corazón
teletipo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان