Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . ایستگاه راهآهن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
el estación de tren
/ˌestaθjˈɔn de tɾˈɛn/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: estaciones de tren]
1
ایستگاه راهآهن
ایستگاه قطار
1.La estación de tren estaba llena de pasajeros con destino a Madrid.
1. ایستگاه قطار پر از مسافرهایی بود که مقصدشان مادرید بود.
کلمات نزدیک
parada de autobús
metro
tranvía
autobús
tren
horario
tarifa
microbús
autobús escolar
plataforma
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان