[عبارت]

estar en contra de

/estˈaɾ ɛn kˈɔntɾa ðˈe/

1 مخالف چیزی بودن

  • 1.Estoy en contra de las armas nucleares.
    1. من مخالف سلاح‌های هسته‌ای هستم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان