Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . ساماندهی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
estructurar
/ˌestɾuktuɾˈaɾ/
فعل گذرا
[گذشته: estructuré]
[حال: estructuro]
[گذشته: estructuré]
[گذشته کامل: estructurado]
صرف فعل
1
ساماندهی کردن
برنامهریزی کردن
1.¿Qué tan bien estructura el profesor las lecciones?
1. معلم در برنامهریزی کردن برای درسها چقدر موفق عمل میکند؟
کلمات نزدیک
encargado
académico
asunto
disertación
conferenciante
coordinar
dirigir
supervisar
aconsejar
presencial
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان