Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
À
à
É
é
Í
í
Ó
ó
Ú
ú
Ü
ü
Ñ
ñ
1 . پیشرفت
2 . تکامل
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
la evolución
/ˌeβoluθjˈɔn/
قابل شمارش
مونث
[جمع: evoluciones]
1
پیشرفت
رشد
1.La activista explicó la evolución del movimiento feminista durante el siglo XX.
1. (آن) اکتیویست رشد جنبش فمینیستی در قرن بیستم را توضیح داد.
2
تکامل
سیر تکاملی، فرگشت
1.El concepto de la selección natural proviene de la teoría de la evolución de Charles Darwin.
1. مفهوم انتخاب طبیعی از نظریه تکامل "چارلز داروین" میآید.
کلمات نزدیک
terreno
unitario
suministrar
convocar
perteneciente
recurso
extracción
integrado
asociado
refuerzo
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان